سلام دوستان در این پست با معرفی شخصیت لورثمار | Lor’themar در خدمت شما هستیم . الف های برین (High Elf) توسط هم نژاد های خود ترد شدن و مجبور به یافتن سرپناهی جدید به همراه یک منبع قدرت دیگر بودند . یک سری از آن ها در سرزمین Dire Maul مستقر شدند و گروهی دیگر در شمالی ترین سرزمین Eastern Kingdoms مستقر شدند. الف های برینی که در سرزمین شمالی مستفر شدند نام قلمرو خود را Silvermoon گذاشتند و منبع قدرتشان از خورشید گرفته میشد که نام آن را Sunwell گذاشتند . لورثمار بعد از سیلواناس دومین فرمانده بزرگ در سپاه الف ها بود و سالیان سال این وظیفه را برعهده داشت . او در تمامی نبرد های مهم حضور داشت و حکم سپری برای مردم بود . الف ها در مجاورت با ترول های آمانی زندگی میکردند و گاهی شکار این موجودات وحشی و بی تمدن میشدند ، لورثمار نیز میدانست که اتفاق بدتری در راه است و به همین منظور سپاه الف ها را آماده نبرد کرده بود. رهبر ترول ها که به شدت از الف ها متنفر بود و خواستار بیرون کردن آن ها از سرزمینشان بود ، با کمک خواستن از قبایل دیگر سپاه بزرگی تشکیل داده بود و از آن طرف ماجرا تعداد الف ها به شدت پایین تر بود اما نقطه قوت آن ها استحکامات نفوذ ناپذیرشان بود.
لورثمار میدانست که این نبرد ممکن است تلفات زیادی از آن ها بگیرد و به همین دلیل برای سه پادشاهی بزرگ انسان ها پیکی فرستاد که شاید کمکی از آن ها دریافت کند ، اما دیگر دیر شده بود . سپاه بزرگ ترول ها دیوار های بزرگ Silvermoon را محاصره کرده بودند.
رتش به شدت بزرگ ترول ها، هفته ها شهر سیلورمون را محاصره کرده بودند و منتظر بودند تا آذوقه الف ها تموم شود فرصتی مناسب برای نفوذ به شهر سيلورمون پیدا کنند لورثمار میدانست که به زودی دیگر ارتش الف ها توانی برای مقابله ندارد و پایان آن ها نزدیک است که ناگهان صدای شیپور سپاه انسان ها به گوش .رسید سپاه استورم ويند به کمک الف ها آماده بودند نبرد عظیم فرا رسید ، انسان ها از یک طرف سوی دیگر الف ها ، ارتش ترول ها را تارو مار کردند و باقی مانده ی آن ها را فراری دادند. پادشاه الف ها بعد از نبرد یک اتحاد با پادشاه استورم ویند تشکیل داد و به منظور قدردانی ، تعدادی از قدرتمندترین جادوگرانش را به استورم ویند فرستاد تا جادوی خود را به انسان ها آموزش دهند . لورثمار با جادوگران به استورم ویند فرستاده شد تا بیشتر با فرهنگ انسان ها آشنا شود . بعد از این ماجرا یک صلح همگانی به آزراث آمد ، انسان ها در کنار الف ها قدرتمندترین اتحاد موجود در سراسر جهان را تشکیل داده بودند و به کمک همدیگر تمدن خود را گسترش میدادند.
قرن ها از این اتحاد میگذشت و لورثمار همچنان وظیفه خودش را به عنوان فرمانده جنگجوهای ویژه سیلورمون بر عهده داشت ، تا اینکه اورک ها به آزروث حجوم آوردند و آن صلح طولانی از بین رفت . لورثمار در این بحران پیش آمده در سیلورمون ماند و وارد این نبرد نشد ، زیرا امکان داشت که محاجمان به قلمرویشان حمله کنند . او در دوران جنگ بزرگ اورد ها و انسان ها سیلورمون را ترک نکرد . سال ها بعد از نابودی هورد قدیم ، و تشکیل هورد جدید به دست ترال یک تحدید بزرگ آزروث را فرا گرفته بود ، لیچ کینگ و سپاهش که توسط آرتاس منثیل شاهزاده سابق لردران رهبری میشد . آرتاس برای زنده کردن دوباره ی کلتوزاد به منبع قدرت الف ها که Sunwell نام داشت نیاز داشت . او سپاهش را به سمت سیلورمون هدایت کرد و لورثمار هم به واسطه ی جاسوس هایش از این ماجرا خبردار شده بود و این بار هم یک پیک به استورم ویند فرستاد تا انسان ها به کمکش بیایند ، اما دیگر دیر شده بود .
ارتش بزرگ لیچ کینگ به رهبری آرتاس به سيلورمون حمله ور شد ارتش الف ها به چند قسمت تقسیم شدند و هرکدام وظیفه محافظت از یکی از بخش های شهر سيلورمون را بر عهده داشتند ارتش اول به رهبری سیلواناس ویندرانر بود که از ورودی شهر دفاع می کردند و با وجود مقاوته همه جانبه نتوانستند جلوی ارتش مردگان لیچ کینگ مقاوت کنند و شکست خوردند. لورثمار هم فرماندهی یکی دیگر از بخش های سیلورمون را بر عهده داشت توانسته بود به خوبی از این جناح محافظت کند اما آرتاس توانسته بود خودش را به Sunwell برساند آرتاس آخرین لشكر الف ها که رهبری آن را آناستریان که فرمانروای سیلورمون نیز بود را درهم کوبید آن هارا به طور کامل نابود کرد او از طريق انرژی سانول کلتوزاد را دوباره احیا کرد و به لشکرش دستور عقب نشینی داد.
تقريباً نصف الف ها نابود شده بودند و دو فرمانده اصلی آن ها نیز کشته شده بودند . علاوه بر این ها منبع انرژی الف ها نابود شده بود ممکن بود دیگر نتوانند بدون سانول به زندگی ادامه بدهند شاهزاده کیلتاس به منظور انتقام مرگ پدرش و پیدا کردن منبع انرژی جدیدی تعدادی از پیروانش را جمع کرد و سيلورمون را ترک کرد لورثمار که هنوز هم به آینده امید داشت بعد از یک سخنرانی با ،شکوه دوباره امید به مردمش برگرداند الف ها بعد از این فاجعه اسم خود را به بلاد الف تغییر دادند. الف ها دوباره شروع به بازسازی شهر خود کردند و قصد داشتند تا دوباره سیلورمون را به دوران اوجش برگردانند اما موضوع اصلی این بود که دیگر منبع قدرتی نداشتند و همچنین برای ساخت دوباره سانول منابع و نیروی کافی را نداشتند از طرفی دیگر انسان ها به کمکشان نیامده بودند و ارتباط خود را با الف ها قطع کرده بودند ، تا اینکه یک پیک از طرف ترال که رهبر اتحاد هورد بود به سیلورمون آمد . لورثمار با اینکه علاقع ای به این اتحاد نداشت ، اما میدانست که برای ادامه بقای مردمش ، به کمک هورد نیاز دارد او این پیشنهاد را پذیرفت
لورثمار به همراه مردمش به جناح هورد پیوست او در ذهنش چندین هدف داشت که مهمترین آن ها بازسازی دوباره شهر سیلورمون و Sunwell بود اما ازطرفی دیگر شاهزاده آن ها ، يعنی کیلتاس به آن ها خیانت کرده بود و به همین منظور تعدادى از الف ها را با ارتش هورد به Outland فرستاد تا به شکست دادن شاهزاده سابقشان کمک کنند لورثمار در دو اکسپنشن بعدى یعنی Cataclysm و the of Wrath Lich نقش خیلی مهمی در داستان نداشت و در سیلورمون مانده بود تا موقعی که اکسپنشن pandaria رسید او دوکار مهم در این اکسپنشن انجام داد اولین ، کار حمله به جزیره Isles of Thunder و کمک به شکست دادن لی شن که تحدید مهمی برای جهان بود و دومین کار مهمش در متحد کردن ارتش الاينس و هورد برای شکست دادن Garosh Hellscream بود.
لورثمار در اکسپنشن لژیون و Bfa نیز نقش به سزایی در داستان وارکرفت .داشت در اکسپنشن لژیون ، او توانست به نژاد Nightborne نزدیک شود و اعتماد آن ها را به دست آورد و آن ها را به جناح هورد دعوت کند او همچنین به کمک آن ها توانست دوباره Sunwell را بازسازی و احیا کند او در اکسپنشن Bfa یکی از مهمترین چهره های داستان بود و تقريبا در تمامی اتفاقات مهم حضور داشت و تاثير مستقیمی بر روی روند داستان داشت . لورثمار تقريباً یکی از محبوب ترین شخصیت های وارکرفت محسوب می شود که نقش به سزایی در داستان ايفا کرد و در اکسپنشن های بعدى به احتمال زیاد دوباره شاهد حضور او خواهیم بود.
برای دیدن آموزش های بیشتر به بخش های اخبار و آموزش سایت ما سر بزنید.
